تمدن ایلامی کجا بوده؟
نام امروزی «ایلام» یک آوانویسی اروپایی از واژهی عبری «عیلام» (,êlām) در کتاب عهد عتیق است که با «اِلام» elam(a) در زبان سومری؛ «الام تو» (elamtu) در زبان اکدی؛ و «هَتَمتی» (haltamti) و «هَلتَمتی»
نویسنده: ماتیو ولفگانگ استولپر
مترجم: شهرام جلیلیان
مترجم: شهرام جلیلیان
نام امروزی «ایلام» یک آوانویسی اروپایی از واژهی عبری «عیلام» (,êlām) در کتاب عهد عتیق است که با «اِلام» elam(a) در زبان سومری؛ «الام تو» (elamtu) در زبان اکدی؛ و «هَتَمتی» (haltamti) و «هَلتَمتی» (haltamti) در زبان ایلامی همخوانی دارد.(1)
همهی این نامها به زنجیرهای از ساختارهای سیاسی و فرهنگی در ایران جنوب غربی دورهی باستان اشاره میکنند که بیشتر با یافتههای به دست آمده از شوش و مکانهای نزدیک به آن شناخته شدهاند.
از متنهای باستانی چنین پیداست که پادشاهیهای ایلامی، از نیروهای سیاسی مهم در شرق نزدیک باستان بودهاند. با این همه، اسناد و مدارک مهم برای به دست آوردن تاریخی از ایلام، چندان فراوان نیستند. متنهای موجود، از دیدگاه زمانی و مکانی به گونهای ناهماهنگ پراکنده شدهاند و در هیچ مفهوم پذیرفته شدهای یک چهارچوب تاریخی را به دست نمیدهند. این متنها فقط یک مجموعه از پارهای رویدادها هستند که به گونهای گزینشی نوشته شدهاند و هالهای از ابهام دربارهی آنها وجود دارد. پیش از نشان دادن میزان ارزش و اهمیت قطعههای تاریخی پراکندهی موجود، باید به پارهای از ویژگیهای کُلی و محدود کنندهی منابعی که برای نوشتن این کتاب وجود دارد، اشاره شود.
شُمار زیادی از مهمترین متنهای موجود دربارهی ایلام، متعلق به پادشاهیهای باستانی میانرودان، در همسایگی ایلام میباشند. این متنها، ایلام را به یک مجموعهی تاریخی شناخته شدهتر، یعنی تاریخ میانرودان پیوند میدهند. اگرچه وجود گزارشهای مغرضانه، تأکید زیاد بر جنگها و دشمنیها و به دست دادن آگاهیهای اندک دربارهی رویدادهای بیرون از گسترهی نفوذ سیاسی میانرودان، روی این متنها سایه افکندهاند. این چشمانداز یک سویه، فقط تا اندازهای با متنهای متعلق به خود ایلام، به گونهای توازن پیدا میکند. شمار زیادی از منابع ایلامی، از خوزستان و به ویژه از شوش به دست آمدهاند، و گذشته از نشان دادن اهمیت شوش در تاریخ ایلام، آشکار میکنند که دستاوردهای سیاسی بسیار مهم ایلام در شمال و شرق شوش، در مرزهایی که در افق دید سلطهی میانرودان بودهاند، رخ داده است. متنهای به دست آمده از چنین مکانهای دور افتادهای هنوز کم شمار هستند. در نتیجه، اگرچه منابع ایلامی، دادههای میانرودانی را کامل میکنند و یا مورد بازبینی قرار میدهند، اما هنوز تاریخ ایلام را از چشمانداز غربی و تک زاویهای نشان میدهند که شاید بازتابی درست از رویدادهای باستانی نباشند.
فهم نادرست و غیردقیق جغرافیای تاریخی ایلام، مانع بازنگری ویژگیهای این گونه متنها شده است. از جاینامهای ایلامی که در متنهای باستانی آمدهاند، فقط موقعیت جغرافیایی اندکی از آنها را میتوان با اطمینان نشان داد. اشارههای برنامهریزی شده به واژهی جغرافیایی ایلام در منابع باستانی، در ارتباط با موقعیت سیاسی و چشمانداز نویسندهی باستانی، نظر بر این که آن نویسنده میانرودانی، شوشی و یا پارسی بوده باشد، متفاوت است.(2) مرزهای سرزمینی که نویسندگان باستانی آن را ایلام خواندهاند، همچنین مرزهای واحدهای سیاسی گوناگون درون این سرزمین، قطعی و تثبیت شده نیستند. دست کم، منابعی همچون متنها و سنگنگارهها، گسترهی ایلام را تمام سرزمین خوزستان، در جنوب تا بوشهر (لیان باستان) و در شرق تا مرودشت (انشان باستان) نشان میدهند. اشارههای جغرافیایی در منابع باستانی، نفوذ پایدار ایلام را تا شمال غرب، یعنی درهی رودخانهی دیاله و چندین رویداد پیروزمندانهای نظامی در میانرودان جنوبی، مرکزی و شمالی گزارش میدهند.
در نتیجه، ایلام در بزرگترین گُسترهی تاریخی خود، جلگهی خوزستان را در خود گنجانده بود که با پادشاهیهای میانرودانی دارای پیوندهای تنگاتنگی بود. چون گهگاه منطقههای خوزستان در شُکوفایی سیاسی میانرودان نقش مهمی داشتهاند، در کانون دید گزارشهای تاریخی میانرودان جای گرفتهاند.
ایلام بزرگ، مجموعهای از بخشهای کوهستانی و سازمانهای درّهای در شمال و شرق خوزستان بود که بسیار دور از هم بودند. این درّهها، که با پارهای جادهها با هم در پیوند بودند، اگرچه رویاروییهایی با دنیای میانرودان داشتند، اما تا اندازهی زیادی از سلطهی میانرودان به دور ماندند. همچنین این درّهها در به دست آوردن پیروزیهای سیاسی توانا بودند، و در پارهای دورهها آن اندازه نیرومند شدند که خوزستان را به سلطهی خود درآورده و از دایرهی نفوذ سیاسی میانرودان بیرون کشیدند. این مناطق شاید کانون واقعی ایلام بودند، با وجود این بسیار کمتر از خوزستان کاوش شدهاند و در چشمانداز منابع موجود هم، بسیار کمتر نمایان شدهاند. شوش در تاریخ ایلام پدیدهای حاشیهای بود، اما امروزه تاریخ ایلام تا اندازهی زیادی در چهارچوب تاریخ شوش و منطقههای پیرامون آن جلوهگر میشود.
البته سوگیری غربی منابع موجود، به ما اجازه میدهند که تاریخ ایلام را در پیوند با ترتیب زمانی رویدادهای میانرودان مورد مطالعه قرار دهیم. تاریخهای قطعیای که به پیشرفتهای ایلام اشاره دارند، بیشتر با استناد به همزمانیهای این رویدادها با پادشاهان و رویدادهای سومر، بابل و آشور به دست آمدهاند.(3) البته در مورد دورهی پروتو- ایلامی، تاریخهای قطعی را باید از رویدادنگاریهای باستان شناختی به دست آورد. آنگونه که خواهد آمد، ترتیب زمانی رویدادهای شناخته شدهای که نمیتوان به گونهای دقیق با استناد به این همزمانیها، آنها را تاریخگذاری کرد، همچنان در ساخت و تفسیر یک چهارچوب تاریخی برای ایلام، مسألهای مهم و بنیادین میباشند.
کوتاه سخن آنکه، اندازههای زمانی و مکانی تاریخ ایلام آکنده از شک و تردیدهایی است که ریشه در پراکندگی منابع دارند. اسناد موجود به درستی مورد تفسیرهای گوناگون قرار گرفتهاند. یافتههای تازه، ارزشیابی دوبارهی دادههای پیشین را به دنبال خواهد آورد.
پینوشتها
1. Poebel. AJSL 48. (1931), 20ff; König, EKI (1965), 37, n. 3. Cf. Leibovici, RA 51 (1957), 23:20 Oppenheim, RA 63 (1969), 95:6.
2- برای دیدگاهها دربارهی اشارهی روشن به ایلام در پارهای کاربردهای باستانی نگاه شود به:
Amiet, Antiquity 53 (1979), 1979f.; Vallat, Suse et L"Elam, (1980); Miroschedji, RA 74 1980) 137f.
3- در استفاده از تاریخهای قطعی که در این نوشته آوردهایم، روی هم رفته از شیوهی Brinkman apud Oppenheim, Ancient Mesopotamia, rev. ed. (1977), 335-348; and Brinkman, MSKH1 (1976), 6-35. پیروی شده است.
استولپر، ماتیو ولفگانگ، (1389) تاریخ ایلام، ترجمه شهرام جلیلیان، تهران: توس، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}